تارنمای ادبی قلم طلایی1 - امیر نمازی

وب سایتی جامع و تمرین محور برای علاقمندان به داستان و نویسندگی

داستان کوتاه طلاق

داستان کوتاه طلاق

اثر: آیزاک باشویس سینگر       /      برگردان: مرضیه ستوده

 

بسیاری از دعواها و پرونده‌های طلاق در دادگاه پدرم حل و فصل می‌شد. دادگاه، همان اتاق نشیمن خانه‌ی ما بود که پدرم، نسخه‌هایی از تورات و کتاب‌های مذهبی‌اش را در صندوقی قدیمی نگه‌ می‌داشت. من، پسر خاخام و پیشوای محل، هیچ فرصتی را برای شنیدن دعوای متقاضیان طلاق از دست نمی‌دادم. چرا و چطور یک مرد و همسرش که اغلب پدر و مادر بچه‌هایی هم بودند، ناگهان تصمیم می‌گرفتند با هم غریبه شوند؟ به ندرت من جواب قانع کننده‌ای شنیدم.

نخ داستانی ششم

 

 

 

در مورد هر یک از جملات زیر، 1 تا 3 صفحه بنویسید...

1. دیگر تحمل ندارم...

2. گوشه کافه نشسته بود. مرتب چشمک میزد و نگاهش را می دزدید...

3. با دستمالی سفید، سیاهی زیر چشمش را پاک کرد... (جدید)

4. دیگر آن چهره بشاش و نورانی را ندیدم... (جدید)

5. پرده خجالت را روی سرش کشید و رو برگرداند... (جدید)

 

 


تمرین هفته ششم نخ داستانی - کانال ایده داستان - امیر نمازی (23)


  • نظرات [ ۱ ]
تنها با نوشتن و تمرین مکرر است که رشد می کنید؛ پس تا می توانید بنویسید که نوشتن، رسالت شماست...
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan