در مورد هر یک از جملات زیر، 1 تا 3 صفحه بنویسید...

1. امروز دوباره ملاقاتش میکنم...

2. در آن روز بارانی، هیچ اتومبیلی سوارش نکرد...

3. دیگر به یادش نمی آورم...

تمرین هفته دوم نخ داستانی - کانال ایده داستان - امیر نمازی (6)

یکی از این سه جمله را بردارید و طبق راهنمای تمرین ادامه اش دهید...

1. اولین باری که هدیه گرفتم حس خوبی داشتم...

2. هوای ابری لذت خاصی دارد... 

3. دیروز یک بلیط بخت آزمایی خریدم... 

تمرین هفته اول نخ داستانی - کانال ایده داستان - امیر نمازی (3)

با تمرینی رو به رو هستیم که فواید بسیار زیادی دارد و شما را با انبوه واژگانی که در چنته دارید، مواجه خواهد کرد.؛ یکی از فواید این تمرین، این است که کلمات به دیدارتان می آیند و شما حق انتخاب خواهید داشت که کدامیک را برگزینید...

در این تمرین، تک جمله هایی داریم که می توانند به شما الهام دهند یا خودشان در نقش شروع و پایان داستان بیایند. می توانید از آنها الهام بگیرید و با توجه به مفهوم آن، داستان یا نوشته ای دلخواه را به رشته تحریر درآورید و یا اینکه یکی از جملات را بردارید و ادامه اش دهید.

این تمرین را هر زمان و هرجا می توانید انجام دهید، به همه عزیزان توصیه می کنم دفتری بردارید و به صورت اختصاصی به این تمرین اختصاص دهید. حتی می توانید هر روز، یکی از تک جملات (یا نخ های داستانی را بردارید) و در حد یک صفحه (کمتر یا بیشتر) در موردشان بنویسید...

هر تک جمله و نخ داستانی، پیامی در دل خودش دارد. سعی کنید در ابتدای کار، آن پیام را به دست بیاورید تا نوشتن برایتان هم هدفمند شود و هم با لذتی همراه باشد. با این تمرین است که جملات و کلمات جدیدتری یاد می گیرید و به کار می برید، کلماتی که در جان قلم تان نهفته است را به روی کاغذ می ریزید و از همه مهمتر آن که با روحیات کلمات و حس درونشان آشنا می شوید. 

این تمرین، هر یکشنبه در کانال تمرینی ایده داستان منتشر می شود و می توانید برای چند روز، هدفمند بنویسید و لذت ببرید...

ideh_dastan@

نکاتی که داستان بازگو می کند ممکن است حرفهایی نو یا کهنه باشند. داستان ممکن است نقب و دهلیزی به درون زندگی بزند و چیزهایی را به ما نشان دهد که ما اصلا از آنها مطلع نبودیم و با این کار افق دید ما را گسترش دهد یا احتمال دارد احساسات ما را نسبت به حقیقت یا مسئله ای برانگیزد که ما قبلا از آن آگاه بودیم؛ یکی از عمیق ترین خصوصیات داستان همین است...

از میان کتاب ها

نویسنده خوب، داستان می نویسد تا بخشی از زندگیِ انسان را نمایان سازد نه آن که پیامی اخلاقی را با مثال و به زبان تمثیل به خواننده نشان دهد...

- او باید هنگام نوشتن داستان، موشکافانه و با دقت، قلم را حرکت دهد و اتفاقات و حوادث داستانی اش، ارتباطی منطقی و صحیح با یکدیگر داشته باشند.

از میان کتاب ها

در طول زندگی مان با متن های خواندنی بسیاری مواجهیم. برخی از این خواندنی ها تنها یکباره هستند و برخی دیگر، قابلیت دوباره خوانی را دارند...
کتاب، جزوات درسی، عقدنامه ازدواج، اسناد عادی، پرسش های کنکور و... ؛ کتاب و جزوات و... را می شود دوباره خوانی کرد اما متن عقد نامه ازدواج، اسناد عادی، پرسش های کنکور و... اگر تنها یکبار اشتباه خوانده شود، سلسله اشتباهات و اتفاقات بعدی را رقم میزند و دردسرهای بسیاری را به جان خواننده می اندازد!
درست خواندن را یاد بگیریم...

تمارین، ارسالی در کانال ایده داستان نیز نیاز به دقت خوانشی بسیاری دارند با یکبار خواندن و سریع دست به قلم شدن، شما به پیشرفت مورد نظر نمی رسید و ممکن است همان سلسله اشتباهات و  اتفاقات دیگر را تجربه کنید...
همه چیز را درست و با دقت بخوانیم. اگر همین یک نکته را رعایت کنیم نه کجراه می رویم نه سوء تفاهم های اجتماعی را حس می کنیم...

پس: 
" درست خواندن را یاد بگیریم... "

امیر نمازی

همواره در یاد داشته باشید :

بازنویسی نهایی داستان، فرصت خلق مجدد داستان و جایگذاری ایده های جدید و اصلاح و تکمیل جملات ناکام را به شما و خواننده های داستان تان می دهد؛ اگر بدون بازنویسی و بررسی آخر، داستان را به هر طریق منتشر کنید ممکن است هزار و یک نگاه از شما بازگردد...

امیر نمازی

کار نویسنده، پس از اتمام داستان تازه آغاز می شود...

باید با انبوه کلمات و جملات کلنجار برود و عملیات نازک کاری ساختمانِ داستانش را شروع و سپس نامی نیک انتخاب کند و چندین بار بازنویسی انجام دهد تا نوشته اش لایه به لایه صیقلی و خواندنی شود.
یکبار نویسی برای هر نویسنده حرفه ای و تازه کاری، به واقع می تواند همچون قاتلی، هر ایده و نوشته خوش تراش و قلم درخشانی را به کام مرگ بکشاند!

پرونده هر داستان را به خوبی ببندید...

امیر نمازی

اگر وجود یک دوربینِ خوب، فردی را عکاس کرده و داشتن خودنویس و مُرکب گرانقیمت، فردی را خطاط و خوش خط می کند...
دو سه بار نوشتن از سر تنوع و بیکاری و چاپ یک کتاب زردِ بازاری نیز می تواند فردی را نویسنده کند...!

امیر نمازی

نویسنده شوید..

به هدف خود برسید..

شب ها به پای ایده و داستان خود بیدار بمانید..

آنقدر ایده ها را ورز دهید تا به سخن بیایند..

قلم بتراشید و هربار بهتر از قبل داستان را بازنویسی و صیقلی کنید..

نویسنده واقعی شدن آنقدر لذت دارد که اگر به آن درجه برسید و اندک حسش کنید، افسوس روزهای را می خورید که کم کاری کرده اید و به تاخیرش انداخته اید...
نویسنده شدن آنقدر زیباست که ارزش این همه تلاش و ممارست را دارد...

 " تا دیر نشده به آرزوی نویسندگی خودتان برسید "

امیر نمازی